کلبه رمانتیک

سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی
قصه عشق “انسان” بودن ماست . . .

I love those who can smile in trouble, who can gather strength from distress, and grow brave by reflection. 'Tis the business of little minds to shrink, but they whose heart is firm, and whose conscience approves their conduct, will pursue their principles unto death.

I refuse to accept the view that mankind is so tragically bound to the starless midnight of racism and war that the bright daybreak of peace and brotherhood can never become a reality… I believe that unarmed truth and unconditional love will have the final word.

18 نظرات
By Mehdi
  1. Hamid گفت:

    سلام اینجا خیلی قشنگه

  2. mehdiipek گفت:

    شب به خیر

    من نیز باید بخوانم صبح زود کالسکه نخواهم یافت به اجبار با تاکسی پراید باید بروم. 

    Have a good night 🌃 

  3. mehdiipek گفت:

    خیر قصدشو داشتم ولی نشدم شاید دوره های بعد….. با شعار اعتدال 

  4. mehdiipek گفت:

    اوه الیزابت….. چی میگی من تازه میخوام اینجا عضو شورای اسلامی شهر بشم و کلی طرح و ایده دارم… اوه الیزابت تو این شرایط سخت به کمک دوستانی مثل شما نیاز دارم نمیدونم از کجا باید شروع کنم….. کمکم کن….. 

  5. mehdiipek گفت:

    باشه الان میندازمش بیرون….. 

    انداختم رفت 

    بزار یه مقدار اروپاییش کنم 

    سلام الیزابت اینجا خونه سزاره و منم پیتر هستم ما بعد از جهانی دوم و حمله نازی ها به این منطقه ساکن شدیم روزگار خوبی داشتیم و من هر روز با دوستانم تو اتاق زیر شیروونی نقاشی میکردیم و کلی خاطره از اون موقع داریم خانم فرانکلین همیشه مثل یه مادر بود برامون همیشه ما رو با استیک های خوشمزه و مربای توت فرنگی و سبزی های جنگلی مهمون میکرد شاید دیگه اون روزا تکرار نشه الیزابت….. 

  6. mehdiipek گفت:

    میخواهید نمایشنامه رو ادامه بدید….؟ 

    میخوام قاب عکس ها رو تمیز کنم ولی قاب عکس یکی اینجاست که نمیخوام صورتشو ببینم و شاید تمیز نشه بهتر باشه…. 

  7. mehdiipek گفت:

    همشو کشتم دیگه چیزی نیست… خخخ😀

    سناریوی جالبی بود…. 

    امیدوارم در زندگیت هیچ موقع با هیچ سوسکی روبرو نشید که مجبور باشید بین آب و آتش یکی رو انتخاب کنید 

     

  8. mehdiipek گفت:

    اول باید سوسکاشو از بین ببرم سوسکاش قد لاک پشته با قابلیت پرواز به هر نقطه از فضای خانه…. 

  9. mehdiipek گفت:

    چند روزه کولر رو خاموش کردم پنجره ها رو وا گذاشتم کل خونه رو خاک برداشت

  10. mehdiipek گفت:

    ببخشید دیر شد 

    خبر سلامتی 

  11. mehdiipek گفت:

    سلام خیلی خوش اومدید چه خبر؟ 

  12. مجید گفت:

    ای خداوند یکی یار [وفادارش] ده
    غم عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده
    //// مولانا
    نگه کرد باز آسمان سوی من
    فرو شست گرد غم از روی من
    خدای ار به حکمت ببندد دری
    گشاید به فضل و کرم دیگری
    بسا مفلس بینوا سیر شد
    بسا کار منعم زبر زیر شد
    //// سعدی

  13. مجید گفت:

    سلام.
    ببخشین ی مدت ماموریت درون صحرایی بودم… نشد جوابتونو بدم.
    من تصمیم نهاییمو گرفتم.
    بیخیال م ر ی م
    ازدواج می کنه یا نمی کنه … وقتی اکیداً منو نمیخواد دیگه چ فرقی می کنه.

    • mehdiipek گفت:

      سلام انشاء الله هر چی خیره همون بشه 

      ولش کن کسی که به ارزش های تو احترام نمیزاره لیاقت با تو بودن رو نداره. من از اون آدم پیشین که نمیخوام حتی اسمشو به زبون بیارم هیچ خیری ندیدم فقط زمانمو هدر دادم. 

      بزار زمان همه چیزو درست میکنه از زندگیت کاملا بیرونش کن و فکر آیندت باش. زمانی پیش اومده که اگه خوب باشی دیگه خریدار نداری… یا علی 

  14. سمیرا گفت:

    ★%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%★
    ﺯﻧﺪﮔﯽ “ﺑﺎﻏﯽ” ﺍﺳﺖ؛
    ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ “ﺑﺎﻗﯽ” ﺳﺖ…

    ”ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺩﻝ” ﺑﺎﺵ؛ ﻧﻪ ”ﺩﻝ ﻣﺸﻐﻮﻝ”…

    ﺑﺪﺍﻥ ﺍﮔﺮ ”ﻓﺮﻫﺎﺩ” ﺑﺎﺷﯽ؛ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ “ﺷﯿﺮﯾﻦ” ﺍﺳﺖ…
    ★%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%★

    • mehdiipek گفت:

      گاهی دلت آنقدر می گیرد
      که مجبوری تمام بغضت را با سکوت دفن کنی
      واین است کار این روزهای خاکستری من🍁🌼🌸

  15. سمیرا گفت:

    ********★***********★**********★*****
    ای دوست به خدا دوری تو دشوار است
    بی تو از گردش ایام دلم بیزار است
    بی تو ای مونس جان، دل ز غمت میسوزد
    دل افسرده من طالب یک دیدار است
    ********★******★***********★*******

دیدگاه شما

I THINK OF YOU
I THINK OF YOU