کلبه رمانتیک

سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی
قصه عشق “انسان” بودن ماست . . .

Love is friendship that has caught fire. It is quiet understanding, mutual confidence, sharing and forgiving. It is loyalty through good and bad times. It settles for less than perfection and makes allowances for human weaknesses.

Love is when the other person's happiness is more important than your own.Spread love everywhere you go. Let no one ever come to you without leaving happier.Being deeply loved by someone gives you strength, while loving someone deeply gives you courage.

4 نظرات
By Mehdi
  1. مجید گفت:

    خدایا …
    در حلقه عشق جان فروشم
    بی‌حلقه او مباد گوشم
    گویند ز عشق کن جدائی
    کاینست طریق آشنائی
    من قوت ز عشق می‌پذیرم
    گر میرد عشق من بمیرم
    پرورده عشق شد سرشتم
    جز عشق مباد سرنوشتم
    آن دل که بود ز عشق خالی
    سیلاب غمش براد حالی
    یارب به خدائی خدائیت
    وانگه به کمال پادشائیت
    کز عشق به غایتی رسانم
    کو ماند اگر چه من نمانم
    از چشمه عشق ده مرا نور
    واین سرمه مکن ز چشم من دور
    گرچه ز شراب عشق مستم
    عاشق‌تر ازین کنم که هستم
    گویند که خو ز عشق واکن
    لیلی‌طلبی ز دل رها کن
    یارب تو مرا به روی لیلی
    هر لحظه بده زیاده میلی
    از عمر من آنچه هست بر جای
    بستان و به عمر لیلی افزای
    گرچه شده‌ام چو مویش از غم
    یک موی نخواهم از سرش کم
    از حلقه او به گوشمالی
    گوش ادبم مباد خالی
    بی‌باده او مباد جامم
    بی‌سکه او مباد نامم
    جانم فدی جمال بادش
    گر خون خوردم حلال بادش
    گرچه ز غمش چو شمع سوزم
    هم بی غم او مباد روزم
    عشقی که چنین به جای خود باد
    چندانکه بود یکی به صد باد

    • mehdiipek گفت:

      روزهای رفته زندگی را ورق میزنم
      چه خاطراتی که زنده نمیشوند
      چه روزها که دلم میخواست تا ابد تمام نشود
      چه روزها که هر ثانیه اش یک سال گذشت
      چه فکرها که ارامم کرد
      چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود
      چه لبخندهایی که بی اختیار برلبانم نقش بست
      چه اشکهایی که بی اراده از چشانم سرازیر شد
      چه آدمها که دلم را گرم کردند وچه آدمها که دلم را شکستند
      چه چیزها که فکرش را هم نمیکردم وشد
      چه آدمها که شناختم و چه آدمها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان
      وچه……..
      وسهم من از این همه , یادش بخیر میشود
      کاش ارمغان روزهایی که گذشت 
      آرامشی باشد از جنس خدا
      آرامشی که هیچگاه تمام نشود…..

  2. سمیرا گفت:

    زیبا….

دیدگاه شما

I THINK OF YOU
I THINK OF YOU